نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





عشق یعنی

عشق يعني .............

عشق يعني کسي که دلتو مي بره 

عشق يعني بعضي وقتا اشک زياد ريختن

عشق يعني جز عشقت هيچي رو نبيني

عشق يعني اين فکر که چقدر خوبه اون تو رو بخواد

عشق يعني قشنگ ترين لباستو براش بپوشي

عشق يعني ترانه اي که اونو به يادت مي ندازه

عشق يعني منتظر تلفنش باشي

عشق يعني بدون اون انگار تو بيابون سرگردوني

عشق يعني وقتي اونو مي بيني داغ کني

و عشق يعني هيچ وقت دلشو نشکني

و با همه ی اینا به یک کلام

 به سادگی عشقت رو فراموش نکنی

لطفا از مطالب موجود در آرشیو موضوعی نیز دیدن فرمایید این صفحه را به اشتراک بگذارید

[+] نوشته شده توسط Maryam در 15:43 | |







دلم هواي غريبي ميكنه

 

دلم هواي غريبي ميكنه

دلم هواي غريبي ميكنه 

دلم با توست و در دلم احساس خوشنودي ميكنم

دلم تنها تورو ميخواد و تنها جوش توور میزنه 

وقتي تورو ميبينم دلم به لرزه مي افته 

به خودم افتخار ميكنم

در دلم احساس رضايت ميكنم 

چون در قلب من حك شدی

تو مانند گل در قلبم شکفتي و رشد كردي

و الان مانند يك كوه در دلم استوار شدی

و هيچ چي نميتونه اونرو بشكنه

و حالا خوشحالم از اين كه مثل آفتاب 

بر زندگيم طلوع كردي

و همه خاطرات خوبم رو رقم زدي 

 

صادقانه ميگم  اگر روزي نباشي من هم نيستم

 

چرا كه زندگيم به بودن تو وابسته است

لطفا از مطالب موجود در آرشیو موضوعی نیز دیدن فرمایید این صفحه را به اشتراک بگذارید

[+] نوشته شده توسط Maryam در 15:35 | |







وقتی دلم میگیرد

وقتی دلم میگیرد

بچه بی مادری میشود 

که دست نوازشگری

بر سرش نیست 

وقتی در قلعه تنهایی

بی کس میمانم

هوای دلم ابری می شود

و بی بهانه می گرید.

و وقتی تو مرا فراموش میکنی 

ابرها میبارد

قلعه ها نابود می شود 

و آوار تنهایی و بی کسی  

مرا در زیر خروارها خاطره

دفن میکند...

لطفا از مطالب موجود در آرشیو موضوعی نیز دیدن فرمایید این صفحه را به اشتراک بگذارید

[+] نوشته شده توسط pejman در 17:38 | |







باران

آسمان بارانيست...

همگي ميگذرند...

چتر دارن به دست...

تا نبارد باران بر سر و صورتشان...

اما...........

من تنها و رها

زير اين سقف سياه

مينشينم بي تو...

و به تو....مي انديشم...

لطفا از مطالب موجود در آرشیو موضوعی نیز دیدن فرمایید این صفحه را به اشتراک بگذارید

[+] نوشته شده توسط pejman در 1:27 | |







لحظه به تو رسیدن

 
لحطه به تو رسیدن یه تولد دوباره س
شهر چشم تو رو داشتن یه غروب پرستاره س
خواستن دستای گرمت مث ماجرا می مونه
برق الماسهای چشمت مث کیمیا می مونه 
اگه تو قسمت من شی می زنم یه رنگ تازه 
اسم من کنار اسمت قصر خوشبختی می سازه
تو رو هر کی داشته باشه می ره تا قله خورشید 
با تو می شه غصه ها رو به زلال چشمه بخشید
زیر چتر لمس دستات می شه تا خدا رها شد 
می شه رفت تا آسمونا شاید اون بالا خدا شد
با تو غم رنگی نداره زندگی شهر فرنگه
از تو قله ی نگاهت رنگ غصه ام قشنگه
سهم هر کسی که باشی خوش به حالا روزگارش
پاییز و زمستوناشم می شه هم رنگ بهارش 
شعله آتیش چشمات یه چراغونی زیباس
لحظه به تو رسیدن بهترین لحظه ی دنیاس
با یه لبخند طلاییت همه ی زمین می لرزه 
آرزوی تو رو داشتن به هزار دنیا می ارزه
روی انگشتر شعرم قیمتی ترین نگینی 
دوست دارم واسه همیشه روی چشم من بشینی
می شه تو هوای پاکت تا سحر نفس نفس زد
تا تو باشی می شه آسون چهره ی آفتابو پس زد

 

مریم حیدرزاده

لطفا از مطالب موجود در آرشیو موضوعی نیز دیدن فرمایید این صفحه را به اشتراک بگذارید

[+] نوشته شده توسط pejman در 14:44 | |







باتو...

با تو،همه ی رنگ های این سرزمین را آشنا می بینم

با تو،همه ی رنگ های این سرزمین مرا نوازش می کنند

با تو،آهوان این صحرا دوستان همبازی من اند

با تو،کوه ها حامیان وفادار خاندان من اند

با تو،زمین گاهواره ای است که مرا در آغوش خود می خواباند

ابر حریری است که بر گاهواره ی من کشیده اند

و طناب گاهواره ام را مادرم،که درپس این کوه ها همسایه ماست در دست خویش دارد.

با تو،دریا با من مهربانی می کند

با تو،سپیده هر صبح بر گونه ام بوسه می زند

با تو،نسیم هر لحظه گیسوانم را شانه می کند

با تو،من با بهار می رویم

با تو،من درعطر یاس ها پخش می شوم

با تو،من درشیره هر نبات می جوشم

با تو،من در هر شکوفه می شکفم

با تو،من درطلوع لبخند می زنم،در هر تندر فریاد شوق می کشم،

درحلقوم مرغان عاشق می خوانم،درغلغل چشمه ها می خندم،

در نای جویباران زمزمه می کنم.

با تو،من در روح طبیعت پنهانم،در رگ زندگی جاریم

با تو،من بودن را،زندگی را،شوق را،عشق را،زیبایی را،

مهربانی پاک خداوندی را می نوشم.

بی تو،من...
 

لطفا از مطالب موجود در آرشیو موضوعی نیز دیدن فرمایید این صفحه را به اشتراک بگذارید

[+] نوشته شده توسط Maryam در 16:4 | |







دلتنگی

 

دلتنگی ام یک دریا عمق دارد

یک هوا

یک آسمان دوری

ولی دوری کجا گنجد در مهربانیت

دل نیلوفرینم پیچک وار به پایت تکیه دارد

شوقی بر دلم نیست وقتی

نبودنت

ندیدنت

احاطه بر دلم دارد

کاش همیشه بمانی با دلم

با من که بی تو

نفسم پر از هق هق شبهاست

پراز بغض دل تنها...

لطفا از مطالب موجود در آرشیو موضوعی نیز دیدن فرمایید این صفحه را به اشتراک بگذارید

[+] نوشته شده توسط pejman در 12:44 | |







بی خود تر از اینم کن..

راز آن چشم سیه گوشه ی چشمی دگرم کن
بی خودتر از اینم کن و از خود به درم کن

یک جرعه چشاندی به من از عشقت و مستم
یک جرعه ی دیگر بچشان، مست ترم کن

 

شوق سفرم هست در اقصای وجودت
لب تر کن و یک بوسه جواز سفرم کن

دارم سر  پرواز در آفاق تو، ای یار
یاری کن و آن وسوسه را بال و پرم کن

عاری ز هنر نیستم اما تو عبوری
از صافی عشقم ده و عین هنرم کن

صد دانه به دل دارم و یک گل به سرم نیست
باران من خاک شو و بارورم کن

افیون زده ی رنجم و تلخ است مذاقم
با بوسه ای از آن لب شیرین شکرم کن

پرهیز به دور افکن و سد بشکن و آن گاه
تا لذت آغوش بدانی، خبرم کن

شرح من و او را ببر از خاطر و در بر
بفشارم و در واژه ی تو، مختصرم کن

حسین منزوی

لطفا از مطالب موجود در آرشیو موضوعی نیز دیدن فرمایید این صفحه را به اشتراک بگذارید

[+] نوشته شده توسط Maryam در 14:42 | |



صفحه قبل 1 ... 11 12 13 14 15 ... 30 صفحه بعد