غریبه...







نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





خدایا...

نمی‌دانم چه می‌خواهم خدایا
به دنبال چه می‌گردم شب و روز

چه می‌جوید نگاه خسته ی من
چرا فسرده است این قلب پر سوز

ز جمع آشنایان می‌گریزم
به کنجی می‌خزم آرام و خاموش

نگاهم غوطه ور در تیرگی‌ها
به بیمار دل خود می‌دهم گوش

گریزانم از این مردم که با من
به ظاهر همدم و یکرنگ هستند

ولی در باطن از فرط حقارت
به دامانم دو صد پیرایه بستند

از این مردم، که تا شعرم شنیدند
به رویم چون گلی خوشبو شکفتند

ولی آن دم که در خلوت نشستند
مرا دیوانه ای بد نام گفتند

دل من، ای دل دیوانه ی من
که می‌سوزی از این بیگانگی‌ها

مکن دیگر ز دست غیر فریاد
خدا را، بس کن از این دیوانگی‌ها

 

فروغ فرخزاد



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






[+] نوشته شده توسط pejman در 1:22 | |